Monday, July 17, 2006

خوب بودن(۱)

امان از دست این تابستون. هی یه دستمو «خاطره زمستون پارسال» و یه دستم رو «خیال زمستونی که در راهه» میگیرن و از خونه میبرن بیرون تا با این «تابستون بازیگوش» هم بازی بشم و نمیذارن بشینم پشت این کامپیوتر و چند خط مطالبی که ذهنمو خیلی وقته به خودش مشغول کرده رو بنویسم. همیشه حس میکنم که یه بچه در من زندگی میکنه که بعضی وقتا نمیتونم حریف بازیگوشیاش بشم. بخصوص تابسونا که میبینه همه بچه‌ها تعطیلن، تقریبا از پسش بر نمیام و باید بذارم بره دنبال بازیگوشیاش. اما امروز ازش خواستم بذاره چند ساعت چیزی رو که میخوام، توی وبلاگمون بنویسم. اونهم قبول کرد. کلا بچه خوبیه. با بچه‌های بخشهای دیگه شخصیت صاحبم تومنی دوزار توفیر داره.

گفتم بچه خوب؟

آره. «خوُب».

یک کلمه کوچولوی سه حرفی.

کلمهٔ کوچولویی که دنیایی از مفاهیم، ابهامات و تناقضات رو در طول اعصار یدک کشیده و خودش رو به ما رسونده. مفاهیم، ابهامات و تناقضاتی که در کنار هم مثل یه گلوله برف که روی یه سرازیری پر برف قل میخوره، هی بزرگ و بزرگتر شده. اونقدری که حالا آدم بعضی وقتا گیج میشه که حتی مثلا راستگو بودن یا تقلب نکردن یا خیلی چیزایی از این قبیل خوبند یا نه.

وقتی آدم یه کمی عمیق توی بحر این «خوب بودن» میره، میبینه نه بابا، فلفل نبین چه ریزه ، بشکن ببین چه تیزه. وقتی میشنوم بزرگان فلسفه در طول تاریخ خودشون رو کشتن تا بتونن یه تعریف کامل برای «خوب بودن» پیدا کنن و هر چی گفتن آخرش یه جاش میلنگیده و مورد انتقاد قرار میگرفتن، می‌فهمم که موضوع به این سادگیا هم نیست. برای همین دیدم ارزشش رو داره که یه وقتی رو روی این موضوع صرف کنم و مروری غیر حرفه‌ای (غیر فیلسوفانه) بر تئوری‌های مطرح در فلسفه داشته باشم و خلاصهٔ اونها رو درچند پست بعدیم بنویسم.

اما قبل از وارد شدن به جزییات این بحث باید دونست با وجودیکه هیچیک از این تئوری‌ها جامعیت تمام شمول در تعریف «خوب بودن» ندارن، ولی در کنار هم ابزار مناسبی هستند که بشه تا حد قابل قبولی کار خوب رو از بد تشخیص داد. البته این نه‌تنها در فلسفه، بلکه در سایر علوم هم رایجه که بعضی تئوری‌ها و یا حتی قوانین، محدودهٔ خاصی رو شامل میشن و خارج از اون محدوده کاربرد ندارن. یه مثال آشنا قانون دوم نیوتنه که در محدوده سرعتهای خیلی کمتر از نور صلاحیت داره و در محدوده سرعت نور پاسخ درستی نمیده و باید به تئوری نسبیت رجوع کرد. ولی این محدودیت تا امروز به‌هیچ عنوان از ارزش اون قانون کم نکرده و هنوز هم عصای دست بشر در صنعته .

No comments: