شکی ندارم که خودخواهی، تنها فرمانده رفتارهای منه. از ساده ترین اونها که نفس کشیدنه تا رفتارهای پیچیده اجتماعی و حرفهای. خودخواهیه که من رو به سمت حسادت، سخاوت، بزدلی، شجاعت و سایر ارزشها و ضد ازرشها میبره. تمام محبتها، کینهها، عشقها و نفرتها، همه و همه ریشه در خودخواهی من دارن. تمام اینها، رفتارهاییند که من برای شادی، امنیت، لذت و در کل، بقای بیشتر خودم انجام میدم.
اما نکته مهم اینه که باید قبول کنم که سایرین هم به اندازهُ من خودخواهند. آیا این بنظر بدیهی نیست؟