Sunday, April 16, 2006

تا کی؟

یه ماشینِ برو. یه آهنگ باحال.
جاده چالوس. هزار چم.
سرعت.
صدای لاستیکا سر پیچها که داد میزنن: این آخر حال کردنه.
هیجان. یه کمی ترس. ترشح آدرنالین.
وای چه حالی داره سبقتی که ماشین روبروئی رو مویی رد کنی. یه کلاچ تیز و یه دنده سنگین به موقع. ژژژژژژژژژژژژژژژژژژژژ...........

- دخترم یه کم احتیاط کن.
- مااااااااااامان، چرا پیرزن بازی در میاری. حواسم هست.

- بابا من میترسم.
- نترس پسرم من دست به فرمونم یکه.

- آقا یکم یواش‌ترلطفا.
- داش حاجیت یه عمره شوفری کرده. راحت لم بده کاریت نباشه(نکبتِ ضدِ حال).

............................................

یعنی چی؟ واقعا یه عده بیگناه باید هزینه ارضای شهوت من رو بدن؟

شهوتِ سرعت.
شهوتِ ثروت.
شهوتِ ......
شهوتِ ......
...............
شهوتِ قدرت.

تا کی بعضی آدما برای ارضای شهوتشون دیگران رو قربانی میکنن و آیندگان مرثیه سرای اون قربانیا میشن؟ تا کی؟

No comments: